122

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

بالاخره تولد یکسالگی ماهور رسید بخاطر اینکه تولد تو شهریور ماه زیاد بود قرار شد منتظر برادرام که برای کاری رفته بودن ملایر بمونیم تا بیان و تولد بگیریمآخه برادر کوچیک منم تولدش دقیقا دو روز بعد از تولد فری جونم و ماهور گلیه... از اونجایی که تو هیچ کدوم از مراسمات من برادرم کنارم نبود قرار شد منتظرشبمونیم تا قبل از رفتنش جشن بگیریم... دقیقا روز تولد ماهور و فری جونم زن دایی ماهور با یه کیک خوشگل اومد و ماهم دست جمعی رفتیم پارک و کلیعکس های خوشگل توسط زن دایی نسرین گرفتیم و کلی خندیدم و فقط خدا میدونه من تو دلم چقدر قربون صدقه این پدر و دختر رفتم.... ماهور در واقع 4 تا کیکبرای تولدش تهیه شد... یکبار شب تولدش خودم به نیت تولد ماهور و عشق جونم کیک درست کردم.... روز تولدش که زن داییش کیک گرفت...یه تولد برای ماهور خونه ی مامان فری جونم گرفتیم و یکبار خونه مامانم....خانواده فری جونم همه جور پایه من و کارهای من هستن و عمه های ماهور و مامان بزرگ و بابا بزرگش سنگ تموم گذاشتننهار همه خونه مامان اعظم بودیم و کیک و بادکنک و .... ماهور گلی کلی ذوق کرد و کلی عکس گرفتدو روز بعد تولد ماهور رو خودم عزیز ( مامان خودم) گرفتیم ... همه چی عالی بودتولدای ماهور به واسط وجود خانواده هامون عالی بود.... به برکت حضور بزرگترامون.... خدا هیچ وقت این جمع رو از ما نگیرهیک روز قبل از تولد فری جونم اداره نرفتم و قرار گذاشتم برم یه سر کارهایی که داشتم انجام بدم و هدیه فری رو بخرم و کیک بگیرم قبل از اومدن فریخونه باشم و فرض کنم که اصلا یادم نیست که تولدشه اما این پسر هیچوقت نمیزاره من سوپرایزش کنم داشتم هدیه اش رو میگرفتم که دیدم تماسگرفت و گفت من حوصله نداشتم سرکار بمونم دارم میام خونه تو هرکجا هستی بمون با 122...
ما را در سایت 122 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fafashad بازدید : 31 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 21:00